به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ، به نقل از فارس ،
حج نه فقط سفر به خانه خدا که سفری به درون است. سفری که تکبر و خودبینی را میزداید و ادب را، نه بهعنوان یک فضیلت که به مثابه یک ضرورت، در جان مینشاند.
این یادداشت، روایت فهیمه فداکار از این تجربه است؛ تجربهای که در آن، فاصله خود با خلوص دیگران را میبیند، با فرماندهان مقاومت انس میگیرد و در نهایت، فقدان برادری ایمانی را به تلخی میچشد.
با او همراه شوید تا از حج، پلی بزنیم به امت واحده و دریابیم که چگونه مقاومت، در کمرنگی حج اجتماعی و سیاسی، روح امت را منسجم میکند. حج… نه فقط سفر به خانهای از سنگ و خاک که هجرتی به اعماق وجود.
در این سفر، گویی تکبر و خودبینی در زیر گامهای زائران ذوب میشوند و «ادب»، نه به مثابه زینتی ظاهری، بلکه چونان نیازی حیاتی، در جان ریشه میدواند.
اینها نه شعار که تجربهای ملموس است. روایتی است از زبان زنی که در این سفر، فاصلهاش را با زلالی دیگران به چشم دید، با فرماندهان مقاومت پیمان برادری بست و در نهایت، طعم تلخ از دستدادن برادری ایمانی را چشید.
بیایید همراه شویم با او، از «حج» پلی بزنیم به «امت واحده» و دریابیم که در این روزگار کمرنگشدن جلوههای اجتماعی و سیاسی حج، چگونه «مقاومت»، همچون روحی واحد، امت اسلامی را به هم پیوند میدهد.
.png)
یکی از ثمرات مهم حج، شکلگیری ادب است. وقتی وسط موج بندگان خدا هستی و مناجات آنها را میبینی بیشازپیش بهقولمعروف، مینشینی سر جایت. همه تکبر و تفاخر، همه منممنمهای قبل، بدون هیچ حرف و حدیثی رنگ میبازد، فقط دیدن صفوف اهل توحید و رابطهشان باخدا و گاهی هم کلامی با همزبانهایت ادب را در تو به وجود میآورد.
روزی که در منا، هم کاروانیها همه در مورد اعمال حج حرف زدند، من فروریختم، دیدم چه فاصلهای دارم از خلوص و بلندنظری اعضای دیگر و بعد دیدم، واقعاً عدالت است اگر خدا من و آنها را یکی بداند؟! قطعاً خیرهرچند امید ما به عدل خداوند نیست بلکه به فضل اوست.
ادب به نظرم خودش یک مرحله مهم در رشد است و البته در امثال من تذکر ادب است و نه حتی متخلق به ادبشدن. چون متخلق به ادبشدن خودش خیلی مرحله بالایی است.
.png)
در حج با آدمهایی انس میگیری که قبلاً انس نداشتهای. از حضرت ابراهیم و اسماعیل تا آمنه و عبدالله و عبدالمطلب اما من امسال بهخاطر مقاومت، بیشتر از همیشه با فرماندهان مقاومت انس گرفتم. پیش از برادران خودم برای آنها دعا میکردم.
اسماعیل هنیئه یکی از آنها بود که به اسم در طواف و عمرهها و دعاها بود. حالا شش صبح موقع رفتن به جلسه، پشت چراغقرمز، فهمیدم پیش از برادرانم را، از دست دادم.
امت واحده فقط در حج نمود ندارد. اسماعیل هنیئه جور دیگری از ما نماز میخواند و اذان میگفت، اما ما امروز داغدار برادرمان هستیم و قلبمان میسوزد. در کمرنگی حج اجتماعی و سیاسی، ایده مقاومتِ روحالله، دارد امت را منسجم میکند.